کد مطلب:173357 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:141

بازگشت حر
هر چند حر، با انجام مأموریتی كه بر عهده اش بود، قلب مقدس امام حسین علیه السلام و خاندان او را به هراس انداخت، اما نور ایمان به قلبش شعله افكند و سخت پشیمان شد و به طرف امام حسین علیه السلام شتافت.

حر در برابر امام حسین علیه السلام حاضر شد و سلام كرد و پوزش طلبید و عرض كرد:

من بودم كه راه را بر تو بستم و نگذاشتم به وطن خویش باز گردی، و اگر احتمال می دادم كار به پیكار منتهی می شود، به خدا سوگند چنین نمی كردم.

اكنون ای فرزند پیامبر! از كرده ی خود پشیمان هستم! آیا عذر مرا می پذیری و توبه من قبول است؟

امام حسین علیه السلام با مهربانی، عذر او را پذیرفت و فرمود:

پروردگار بخشاینده و آمرزنده است. اكنون فرود آی، قدری استراحت نمای، كه میهمان من هستی، چون روی به ما آورده ای!

حر گفت:

چون نخستین كسی می باشم كه راه را بر تو گرفتم، میل دارم اولین كسی نیز باشم كه (در پیكار تن به تن) جان خویش را در راهت قربانی كنم.

یاران باوفای امام حسین علیه السلام یكی پس از دیگری، شربت شهادت نوشیدند و اجساد مطهرشان بر زمین گرم و سوزان كربلا افتاد و میدان پیكار به خون پاك آنان رنگین شد.

اكنون سیدالشهداء علیه السلام است و جوانان بنی هاشم و گروهی از بانوان و كودكان كه در خیام بودند.

با وجود امام حسین علیه السلام، هنوز در بین خاندان و اطفال، آرامش باقی بود، زیرا جوانان هاشمی و شیران پیكار، بویژه پرچمدار رشید، عباس بن علی علیه السلام با بازوان نیرومند خویش، گرداگرد امام علیه السلام بودند.

با وجود عباس علیه السلام، افراد دشمن جرأت نمی كردند كه به امام حسین علیه السلام آسیب برسانند.